از ایرانیاران مبارز و میهن دوست و همه کسانی که دل در گروه رهایی میهن دارند برای حضور در این گردهمایی اعتراضی دعوت به عمل می آید.
تاریخ و محل برگزاری این گردهمایی
از ایرانیاران مبارز و میهن دوست و همه کسانی که دل در گروه رهایی میهن دارند برای حضور در این گردهمایی اعتراضی دعوت به عمل می آید.
تاریخ و محل برگزاری این گردهمایی
از ایرانیاران مبارز و میهن دوست و همه کسانی که دل در گروه رهایی میهن دارند برای حضور در این گردهمایی اعتراضی دعوت به عمل می آید.
تاریخ و محل برگزاری این گردهمایی
يك پيام الان برام از تهران رسيد،نام فرستنده پیام محفوظ هست
کپی پیام در زیر:
حداقل
خوبی ١٠ روز دهه فجر اينه كه به اندازه كافی محمد رضا شاه رو تو تلویزيون
نشون ميدن و نميزازن ما فراموشش كنيم...(smiley)(smiley) والا ما ميخوايم
جنايتهای شاه رو فراموش كنيم ولی صدا سيما نميزاره (teeth)(teeth)(teeth) ٣٨
ساله هی نشون ميده شاه خيلی خوش تيپه و داره به ٦ تا زبان زنده دنيا صحبت
ميكنه ..بابا می گفت بیشتر ازین بلد بود (crazy)(crazy)هی نشون ميده اعراب دارن دستشو بوس ميكنن .. و هی با
رييس جمهورای كشورهای بزرگ داره ديد و بازديد
ميكنه و با چه وقار و جزبه و ابهتی ...(not_sure)(not_sure) والا اين برنامه ها گمراه كنندس جون آغغغا عظمااااا خامنه ای و اراذل و اوباش مربوطه، آدم هی فكر
ميكنه شاه خيلی آدم تحصيل كرده و لايق و با سوادی بوده و انگار پدرا و پدربزرگامون خفن اشتباه
كردند بهش گفتن برو نمی خوایمت...یکی به ما بگه آخه چرا؟ از بابا می پرسم چرا؟ یا سر سر تکون میده یا میزنه زیر گریه ، از صداوسيمای عزییییيز مچچچچكريم
كه چهره واقعی شاه رو بهمون نشون میده،واقعا مچکریم.
جشن سده بر همگان فرخنده باد
چله کوچک فرا رسیده است و در سراسر ایران بزرگ، جشن سده، با شادی و انرژی
برگزار می شود. بر یکایک ما مردم ایران است تا پاسدار آیین های ایرانی و
ایرانیت باشیم. جشن ملی ایرانیان، جشن روشنایی و انرژی بر همه ی شما هم
میهنان گرامیم شاد و فرخنده باد.
نور بر تاریکی پیروز است
رضا پهلوی

رضا پهلوی، پنجاه و سه ساله، فرزند ارشد شاه
ایران، از ۱۹۷۹ در تبعید بوده و الان، رئيس شورای ملی ایران برای انتخابات
آزاد است. این شورای متشکل از مخالفان جمهوری اسلامی، از جمله
هجده حزب و سازمان سیاسی اعم از سلطنت طلب، جمهوریخواه، سوسیال
دموکراتها و نمایندگان «جنبش سبز» در آوریل ۲۰۱۳ به وجود آمده است. آقای
پهلوی در مورد حکومت اسلامی، موضوع هسته ای ایران و ریاست جمهوری حسن
روحانی با روزنامه لوموند فرانسه به گفت و گو نشسته است.
لوموند: دولت اسلامی، عراق، سوریه و کشورهای همسایه از جمله ایران را نیز
تهدید میکند. آیا استراتژی ائتلاف بینالمللی بر علیه دولت اسلامی به نظر
شما مناسب میرسد؟
ما باید منبع این بحران کنونی را بیابیم. اسلام
سیاسی، افراط گرایی و بی ثباتی منطقه با به وجود آمدن رژیم اسلامی در
ایران شروع شد. قبل از انقلاب ۱۹۷۹، خاورمیانه یک منطقه با ثبات بود. موضوع
تقابل شیعه و سنی وجود نداشت. رادیکالیسم شیعه از رژیم ایران، که همیشه به
دنبال تحمیل هژمونی منطقهای خود بود، به واکنشی در بلوک سنی تبدیل شده که
امروز به بدترین شکل توسط گروههای سنی افراطی بیان میشود.
اگر
ما به این مشکل با یک ذرهبین نگاه کنیم، این بحران هرگز حل و فصل نخواهد
شد. این کمی شبیه جنگ با پشهها است بدون خشک کردن باتلاق. ما به یک راه حل
عمیق تر بر اساس دو عامل آزاد سازی دموکراتیک کشورهای منطقه و سکولاریسم
نیاز داریم.
لوموند: آیا ایران به دلیل نفوذش در سوریه و عراق، نقشی در حل و فصل این بحران بازی نمیکند؟
جمهوری اسلامی به وضوح از رژیم بشار اسد در سرکوب شهروندان سوریه پشتیبانی
کرده است. میلیاردها دلار به او کمک شده است بدون در نظر گرفتن سلاحها و
مهماتی که برای حمایت از او در مقابل مخالفانش در اختیارش قرار گرفته. همان
کاری که در عراق انجام شد. رژیم ملاها ادعا میکند میتواند به حل این
بحران کمک کند در حالی که خود او منبع این بی ثباتی است!
جمهوری
اسلامی بخشی از مشکل است و نه راه حل. هیچ گفت و گویی با آنها قابل انجام
نیست. بقای جمهوری اسلامی به نابودی «دشمن» یعنی غرب با تمام ارزشهای آن -
حقوق بشر، آزادیهای دموکراتیک و سکولاریسم - که برای آن مانند یک سم است -
بستگی دارد. راه حل را در دست مردم این منطقه که قربانیان این رژیم هستند
میتوان یافت. آنها بهترین متحدان طبیعی شما هستند اما آنها تا به حال در
گفت و گو گنجانده نشدهاند.
لوموند: مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران باید در ۲۴ نوامبر به پایان برسد. آیا شما فکر میکنید توافق نهایی ممکن است؟
آیا شما فکر میکنید که رژیمی که در حال توسعه یک برنامه هستهای غیرنظامی
باشد کشور خود را تا آستانه درگیری نظامی و تحمیل عواقب تحریمهای اقتصادی
به مردم خود خواهد کشاند؟ در مورد نیت آنها عدم شفافیت وجود دارد. آخرین
گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان میدهد که کارشناسان دسترسی به
اطلاعات لازم را ندارد. به تازگی، آقای خامنهای دستور داده است که تعداد
سانتریفیوژها افزایش داده شود، و رژیم مراکز هستهای خود در قم، نطنز و
اراک را حفظ کرده است. چیزی که با گفتههای آنها تنها برای توسعه انرژی
هستهای غیرنظامی در تضاد است. رژیم به طور معمول برای وقت خریدن تلاش
میکند تا قابلیت هستهای نظامی خود را کامل کند. تنها راه جلوگیری از
گسترش سلاحهای هستهای در منطقه، حمایت از آرمانهای دموکراتیک مردم ایران
است.
این از منافع حیاتی غرب است، همینطور برای روسیه و چین.
لوموند: آیا شما فکر میکنید که تحریمها راه حلی برای اعمال فشار بر ایران است؟
این یک استراتژی بد است. اگر تحریمها با امید به تغییر رفتار رژیم اعمال
میشود، این به این معنی است که ما هنوز درک نمیکنیم که این رژیم
نمیتواند تغییر کند. سیاست تحریم تنها زمانی مؤثر است که هدف آن کمک به
مردم برای رسیدن به دموکراسی باشد. زیرا در نهایت، رژیم دوام میآورد و کی
رنج میبرد؟ مردم میگویند: «ما میتوانیم کمربندمان را کمی سفت تر ببندیم
اگر به ما کمک کند که از شر این رژیم خلاص شویم.»
لوموند: ارزیابی شما از ریاست جمهوری حسن روحانی یک سال و نیم پس از انتخاب او چیست؟
در سال اول ریاست جمهوری روحانی تعداد زندانیان سیاسی و اعدام ها بیشتر از
سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. در زمان محمد خاتمى "رئيس جمهور
ایران در بین سال های ۱۹۹۷ و۲۰۰۵"، نیز همینطور بود. او که هم چنین گفت:
«هیچ زندانی سیاسی وجود ندارد.» بنابراین اینکه چه کسی به نمایندگی از رژیم
اسلامی - کمی بیشتر در سازمان ملل متحد لبخند میزند و چه کسی ناخوشایندتر
است – مهم نیست. همه در خدمت دیکتاتوری مذهبی هستند.
نیت جمهوری
اسلامی در ماهیت شر است و چهره ای که ارائه میدهد نه اراده واقعی آنها را
نشان میدهد و نه با اقدامات آنها میخواند. در اسلام شیعه، «تقیه»
(پنهان کردن) این حق را به شما میدهد که مقاصد خود را پنهان کنید. غرب هم
همیشه در این دام میافتد.
لوموند: شما چه جایگزینی برای ایران ارائه میدهید؟
مردم ایران باید صاحب سرنوشت خود باشند. و تنها راه برای رسیدن به آن
برگزاری انتخابات آزاد است. در ایران، فضای آزادی سیاسی که بتواند اراده
مردم را اندازه گیری کند وجود ندارد. باید به مردم کمک کرد تا با یک جنبش
نافرمانی مدنی و نه با سناریوهای نظامی یا کودتا خود را آزاد کنند. رژیمی،
که توسط اختلافات داخلی تضعیف شده باشد نمیتواند جلوی اراده یک ملت که
برمیخیزد بایستد. با استقرار دموکراسی در ایران قدرتهای سنی منطقه به
این نتیجه میرسند که دیگر نیازی به ایجاد قدرت معادل حکومت دینی ایرانی
ندارند. و این پایان جنگ شیعه و سنی، و تبعیض نژادی خواهد بود. تهدید
هستهای از بین میرود و روند صلح اسرائیل و فلسطین هم در نهایت میتواند
موفق شود.
برای رسیدن به این هدف، گفت و گو با کشورهای دموکراتیک
ضروری است. اما این سرمایه گذاری انجام نشده است. آیا شما این را عجیب
نمییابید که در سی و پنج سال گفت و گوی رسمی با اپوزیسیون دموکراتیک
ایران، چه در داخل و یا خارج از کشور انجام نگرفته؟ هر گاه مردم خاورمیانه
در جستجوی کمک بودهاند، نادیده گرفته میشوند، و سپس در مقابل عواقب فاجعه
بار آن خیلی دیر و خیلی ضعیف واکنش نشان داده میشود. مثال بحران سوریه و
ظهور دولت اسلامی از این حکایت دارد. افسوس که کشورهای دموکراتیک هیچ چشم
انداز استراتژیک واقعی در مورد این مسائل ندارند.

امروز یک عده شرکت کننده در مراسم سالمرگ آخوند طاهری در قبرستانی در اصفهان شعار خام و ضد رهایی میهن یاحسین میرحسین(ع) را سر دادند و اینطور که گفته شده است، پس از آن با هجوم چوب زنان لباس شخصی رژیم، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند،
مدت هاست که اینگونه احساس می کنم و امروز بر قلم آوردم، به گمان من ادامه اینگونه شعار سردادن های در واقع درون سیستمی و پس از آن مواجه شدن با نیروی سرکوبگر جمهوری اسلامی، تماما سناریو و تاکتیک های پردازش شده اتاق فکر رژیم است که به منظور ایجاد رعب و وحشت و به عقب راندن نیروهای آزادیخواه واقعی درون مرز که خواهان سرنگونی این رژیم در کلیت آن هستند می باشد،من فکر نمی کنم جوانان و مردم ما هنوز انقدر خام و مسخ شده باشند و می دانند با این شعارهای خود گول زنک راه به جایی نخواهد رسید،
با مشاهده ادامه اینگونه داستان ها و شعار سردادن های اینچنینی من احتمال می دهم خود رژیم با اجیر نمودن عده ای و با یک نمایش از پیش طراحی شده و با ماموریت سردادن شعار یا حسین میرحسین جان ( که از بدنه همین رژیم بوده و هست، چرا که هنوز از جانماز امام راحلش بلند نشده است و دائما در حال به اصطلاح شل کن و سفت کن است و پرنسیپ و جایگاه رویارویی اش با رژیم هنوز مشخص نیست بجز فتواهای هراز چندگاه و البته ماهیت سیاسی ضد و نقیضش،فراموش نمی کنیم که همین آقای یا حسین میرحسین در آن روزی که دید موج شعارها و حرکت ها از رای من کو و چوب زدن برای جناب قدرت خواهش،به سمت براندازی مطلق این سیستم اشغالگر در حال تغییر و شکل گیری است،همه را به عقب نشینی و بازگشت به خانه هایشان فراخواند،چون دعوا تنها برای رسیدن به قدرت بوده است و ریاست جمهوری اسلامی ایشان در زیر پرچم همین سیستم اشغالگر و ملزم و متعهد بودن به همین قانون اساسی غیر مردمی و باطل این رژیم ضد بشری و ضد ایرانی ) می خواهند به مردم نشان بدهند که ببینید ما به طرفداران یکی که از خود ما بوده و هم اکنون نیز به نوعی در مقوله پابرجایی کلیت سیستم هنوز هم از خودمان هست رحم نمی کنیم،چه برسد به شماهایی که اگر بخواهید شعار آزادی و برگزاری انتخابات آزاد و رهایی میهن و سرنگونی این سیستم اشغالگر و رضا پهلوی، رضا پهلوی و از این دست سر بدهید!
من اینگونه احساس می کنم،وگرنه جوانان فهیم ما خوب می دادند با شعار یا حسین یا فاطمه، میرحسین، میرحسین، یعنی خودشان را دور زدن و آنهایی که شعارهای اینگونه سر می دهند حسابشان جداست!
به عقیده من خود فتنه خواندن این داستان های درون سیستمی در واقع به هدف بزرگ جلوه دادن این نمایشی ست و نیز تبلیغی ست برای این جناح حکومتی که اگر به واقعیت هم برسد سرانجام آن تنها یکسری اصلاحات در بدنه همین سیستم به هدف بقا در کلیت آن است،در ادامه همین سناریو است که هشت سال به هشت سال مردم را بالا و پایین می کنند و خیمه شب بازی های انتصاباتی عوامفریب راه می اندازند،
همه اینها تنها بازی های سرگرم کنکی برای جوانان ما بیش نیست که آنها را در یک حالت نیمه هوشی نگه دارد تا از اپوزوسیون واقعی که در تکاپو برای تغییر این سیستم در کلیت آن هستند و نیز مصمم شدن آنها برای یافتن راه واقعی و درست رهایی از بند، همچنان غافل نگه دارد.
با این همه من به شخصه خواهان آزادی فوری ایشان بوده و هستم،چرا که ما خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی با هر عقیده و تفکر سیاسی هستیم و در ایران زندان و زندانی سیاسی نباید که باشد.
ضمیمه:
با ذکر این نکته که تروریست ها و جاسوس ها و آنهایی که به دنبال نابودی و تقدیم مام میهن به بیگانه بوده اند جزء زندانیان سیاسی به حساب نمی آمدند،
البته نه زندانیانی که رژیم آخوندی جرثومه فساد و جنایت و غارت آنها را جاسوس و تروریست می خواند،آنها وبلاگ نویس و روزنامه نگار و فعالان مدنی و کنشگران سیاسی را که در راستای نافرمانی مدنی و مبارزات به دور از خشونت بر علیه رژیم و برای رهایی میهن از بند این متجاوزان فعالیت می کنند را هم اگر عشقشان بکشد و برای ایجاد رعب و وحشت برای دیگران جاسوس و محارب می خوانند و در بیدادگاهشان محاکمه می کنند.
مسئولیت گفته هایم با خودم است!
کیارش بخشی
هرچه رشادت و شرف و غیرت و قدرت تهاجمی و دفاعی هست در همان معده این اشغالگران جای دارد...
اینها دارند بر یک ملت و یک مملکت حکومت می کنند،این هم فرمانده کل
نیروهای مسلح آن تایر به سر هاست،سلام نظامی اش را نگاه کنید،شلوار و
کمربندش را نیز...کدام تصویر او را در
وضعیت منضبط نظامی یافتید؟! بار اول و دومش نیست،اما با افتخار گماشته همان
آغای معروف روضه خوان سابق قبرستان های مشهد است.
این شخص که حتی راه
رفتنش و نیز نشستنش در توالت برایش حکم مرگ را دارد،از بس برایش زجرآور
است،چگونه می شود که یک فرمانده نظامی باشد،تفکر و تخصص نظامی آنها هم همین
چند کلمه است،یا امام ،یا خامنه ای،یا مهدی ادرکنی و غیره از این
دست،بروید بمانند گوشت قربانی جلوی تیر و تفنگ امریکا و قدرت های دیگر
جهانی تا در عرض 50 ثانیه ناوهای امریکا را غرق کنند.
*************
امیدوارم مزدوران رژیم هربار که یکی از آن کلمات عامدانه ای که در عنوان استفاده کردم را در نت سرچ کنند، بلافاصله در همان وحله اول با این لینک مواجه گردند تا جلا یابند.

رژیم آخوندی اشغالگری که در این سی و پنج سال با
وجود منحوس خود چیزی جز فلاکت و حقارت و غم و مرگ را وارد ایران ننمود،هر
جا که وا می ماند دست به دامان یادگاران ایرانسازان مان می شود.
***************************************
موزه هنرهای معاصر تهران برای
۳۵ سال مجموعه هنری باارزشی را در خود پنهان کرده بود؛ تابلوهای بیمانندی
که علیاحضرت شهبانو فرح خریده و به ایران آورده بود. حال رژیم اشغالگر ایران میخواهد این
مجموعه را در نمایشگاههای مشهور جهان به نمایش بگذارد. به گفته ناظران
آلمانی، رژیم اشغالگر ایران به دنبال نشان دادن چهرهی تازهای از خود به جهان غرب
است.
ونگوگ، پیکاسو، نولده و مونک تنها برخی از هنرمندانی هستند
که ۳۵ سال است در موزه هنرهای معاصر تهران مخفی شدهاند. البته خودشان که
نه، آثار هنریشان؛ شاهکارهایی که توسط علیاحضرت شهبانو فرح که
علاقهی ویژهای به هنر و آثار هنری داشتند، در دههی ۷۰ میلادی خریداری و به
تهران آورده شده بود. علیاحضرت فرح برای نمایش آثاری بیمانند از هنر مدرن که حالا
ایران صاحب آنها بود، دستور ساخت موزهی هنرهای معاصر را صادر فرمودند.
موزه
هنرهای معاصر یکی از موزههای شهر تهران است که در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۹۷۷
میلادی) به کوشش و ابتکار علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی و معماری کامران دیبا ساخته شد.این موزه
شامل مهمترین و جامعترین مجموعه هنر غربی در قارهٔ آسیا است.
ایران در دههی ۷۰ میلادی و در بحبوحهی بحرانهای اقتصادی، یکی از
قدرتمندترین کشورهای خریدار هنر غربی به شمار میآمد. کامران دیبا در فیلم
مستندی که چند سال پیش از گنجینهی آثار هنری مدرن در تهران تهیه شد، گفت: ما با اینکه تنها ۴ میلیون دلار داشتیم، میتوانستیم چنین آثاری را
خریداری کنیم.
اما عمر بالیدن این مجموعه کم نظیر در ایران کوتاه
بود. هنوز چند وقتی از گشایش نمایشگاه نگذشته بود که انقلاب به وقوع
پیوست. تابلوها به انبار موزه منتقل شدند.
تابلوهایی که ارزش آنها
تا ۳ میلیارد یورو تخمین زده میشود قرار است پس از ۳۵ سال بیرون بیایند و
به زودی در موزههای مشهور غرب به نمایش گذاشته شوند. بنا بر گزارش
"فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ"، نمایش این آثار ابتدا در لندن، سپس در
پاریس و بعد در برلین خواهد بود. به نوشته این سایت آلمانیزبان، در فهرستی
که موزه هنرهای معاصر منتشر کرده است، نامهای هنرمندان مشهوری از اواخر
قرن ۱۹ میلادی تا دههی ۷۰ میلادی به چشم میخورد که آثارشان در این مجموعه
است: وانگوگ، پیکاسو، نولده، مونک، کاندینسکی، کله، شاگال، میرو، گوگن و
بیکن.
علیاحضرت شهبانو فرح سال ۲۰۱۲ در مصاحبهای با مجله گاردین فرمودند:این گنجینه یک ثروت ملی است و امیدوارم که خوب از آن محافظت کنند.
یازده اردیبهشت ۱۳۹۳
اول ماه مه ۲۰۱۴
روز جهانی کارگر، فرصتی برای
قدردانی از قشری که بیشترین تلاش را برای توسعه اقتصادی کشور انجام می
دهد، می باشد. جمعیت با شکوهی در تشکلات بزرگ کارگری برای بیان مطالبات خود
و گرامیداشت این روز باشور و هیجان در خیابان ها گرد هم می آیند.
در حالی که اختلاس های نجومی و بهت
آور در رژیم جمهوری اسلامی رخ می دهد و درحالی که به دلیل سیاست های غیر
عقلانی رژیم برای رسیدن به سلاح های هسته ای، نابودی اقتصاد کشور را به بار
داشته است، متاسفانه شاهد افزایش تورم، اخراج گسترده کارگران، حذف
دستمزدها، سفره های تهی، نبود امنیت شغلی، عدم امکانات ایمنی در محیط کار،
نقض حقوق کار و کارگر و یا بهره کشی از کودکان به عنوان کارگر هستیم.
حقوق انسانی کارگران در میهنمان تحت
سلطه حکومتی مستبد و بی کفایت در امور کشورداری بطور مستمر نقض و سرکوب می
شود. تجمعات کارگران و زحمت کشان، سرکوب و با خشونت مواجه می شود، و
بسیاری از فعالان مدافع حقوق کارگران و سندیکای کارگری تنها به دلیل بر
زبان راندن حقوق انسانی طبقه زحمتکش کشور در زندان به سر می برند.
مطابق ماده بیست و یکم اعلامیه
جهانی حقوق بشر و کنوانسیون ها، تشکیل نهادهای کارگری بدون دخالت دولت و
کارفرما از حقوق اساسی کارگران است. برهمین اساس، تمامی تشکل های مدنی، از
جمله اتحادیه های کارگری، نقش بسیار مهمی در استقرار دمکراسی و پایداری آن
بازی می کنند. در جامعه ای که دمکراسی برقرار باشد، کارگران اجازه تجمع و
یا ایجاد اتحادیه های کارگری می یابند، و می توانند در مقابل هر روند غیر
دمکراتیکی که ناقض حقوق مدنی و صنفی آنها باشد، مقاومت نموده و آزادانه
اعتراض کنند.
طبق ماده بیست و سوم اعلامیه جهانی
حقوق بشر، باید حقوق بیکاری در اختیار کارگران بی کار شده قرار گیرد و از
تامین اجتماعی منصفانه برخوردار باشند، ولی متاسفانه در ایران امروز این
حقوق ساده و بنیادین به صورت روزمره نقض می شوند.
هم میهنانم،
این روز را به زحمت کش ترین طبقه
جامعه، که بیشترین نقش را در چرخش توسعه اقتصادی جامعه بازی می کنند،
شادباش می گویم. برای سلامتی رضا شهابی، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده،
رسول بوداقی و همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی در بند آرزوی بهبودی و آزادی
دارم.
یقین دارم که با تلاش بی وقفه همه
کنشگران حقوق انسانی و همبستگی ملی، این بخش مهم جامعه، در چارچوب حکومتی
دمکراتیک، به خواسته های قانونی و بر حق خود « عدالت، امنیت، رفاه، برابری و
آزادی » دست خواهد یافت.
پاینده ایران
رضا پهلوی
آقایان و خانم های توده ای و جبهه ملی جمهوری اسلامی آور،وجدانا،چرا این بلا را بر سر ملت و کشور آوردید؟ چرا؟
هنوز هم دست بردار نیستید؟ چه بازماندگان همان شورش ننگین 57 و چه یک عده
مغز شستشو داده شده خام و دست پروردگان فعلی شما،چرا؟
ذات و درون شما چرا انقدر
مسئله دار است؟!
مردم،بخصوص جوان ها و قشر دانشجو وقت بگذارید و لینک ضمیمه در زیر متن را مطالعه کنید...
توده ای،جبهه ملی و از آن دست و از این دست>>=جمهوری اسلامی=کشت و کشتار و غارت و تجاوز تا به امروز و البته و صد البته متاسفانه
بله،متاسفانه این یک واقعیت تلخ و تاریخی است که به قیمت نابودی میهن و چند
نسل تمام شد...نابودی ما نسل سوخته برباد رفته در زیر یوق این رژیم ددمنش اشغالگر آخوندی دسپخت همین عالیجنابان روشنفکرنما،و تاسف بارتر اینکه هنوز که هنوز است سیره و مرام و مکتب اینها همان است که همان،غافل
از اینکه اصلا ایران یعنی چه؟ و بر پایه تخصص آسیب رسان و غیرمفیدشان به هر شیوه ای که باشد و بشود و بسیار حق به جانبانه و البته
بند مویی هم که شده باشد این متخصصان سم سازی نیش مبارکشان را مملو از
همان سموم تولیدی و ساخت و پرداخته خودشان می کنند و عملیات سم پاشی را همچنان ادامه می
دهند،در هر محفلی...
امیدواریم آنها نیز البته نه در ظاهر و شعار و نمایش و گفتار و نوشتار عوافریب و دروغین بلکه از درون و باطن و حقیقتا کمی هم به من و تو و ایران بی اندیشند و آن گذشته ویرانساز خود را جبران کنند.
مطالعه کنید.
برای مطالعه و آگاهی از جزییات بیشتر به این لینک مراجعه کنید