Translate

چهارشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۹۲

نامه آقای کاظمینی بروجردی به مناسبت هشتمین سال دستگیری و زندانی شدنش...




حکومت جمهوری جنایتکار اسلامیزه شده آخوندی،

رژیم ظلم و جور و جنایت و غارت و تجاوز،

ما خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی  عقیدتی که در قتلگاه های مخوف شما محبوسند هستیم

آقای بروجردی هم یکی از همین زندانیان عقیدتی است،شخص معممی که مخالف حکومت دینی و دکان داران مذهبی است و سکولار است که هم اکنون به مدت هشت سال از حکم یازده سال زندان خود را سپری نموده است،من حتما با بعضی مواردی که ایشان بیان نمودند مخالف هستم و با ایشان هم عقیده نیستم،از جمله اشاره ای که به اسرائیل از جانب ایشان در این نامه نوشته شده است و آنرا مورد نکوهش قرار دادند،لحن بیان ایشان هم مسلما فراخورجایگاه کاری ایشان است،اما اصل قضیه این است که ایشان هم بمانند دیگران یک دربند سیاسی عقیدتی در رژیم آخوندی هستند  

****************************************************************************

این نامه نوشته شده اخیر ایشان است:


درود همه مظلومین عالم بر آفریدگاری که هرگز نوازش خلق را فراموش نکرد و 

هیچگاه امر به خشونت ننمود و پیامبری را برای آزار رعیت، ارسال نکرد و 

شریعتی را در قساوت، شکل نداد.
 

 در آغاز هشتمین سال تجلی اسارتی موحش و مولمه هستم که تعیّن همه جانبه 

اسلام سیاسی است و آنچه که از بروزش، پیشوایان حقه شیعه، گریزان بودند و به 

خاطر آثار ننگین حکومت دینی، تن به تشکیل نظام ولائی نمی دادند، امروز شاهد 

 شکوفایی آنها هستیم. بیچاره ملتی که فریب دیانت و معنویت را خوردند و سی و 

چهارسال قبل، با ولی دنیا طلب و آخرت سوز،بیعت کرده و رای به رژیم مذهبی 

دادند و خود و نسلهای بعدی را در آتش عقوبت آدم نماهای انسان خوار، سوزاندند.
 

این جانب، تبلور معنی و مفهوم وعده های بینانگذار این انقلاب می باشم که شاه را 

با اعمالی بس کمتر و محدودتر و ناچیزتراز آنچه که امروز شاهدش می باشیم، 

محکوم می کرد و او را وطن فروش و خائن به ملت میخواند، در حالی که سیستم 

شاهنشاهی، هیچگاه با کسانی که تبلیغ خدا را می کردند، عداوت نداشت و چوب لای 

چرخ مبلغین الهی نمی گذاشت، بلکه برای مقابله با کمونیستها، راضی به فعالیتهای 

توحیدی بود، ولی هیهات از فجایعی که بر سر موحدین و خداجویان در این سه دهه 

ونیم آمد و به نام دفاع از اسلام، فرزندان رسول الله را کشتند و تحت عنوان ولایت 

مطلقه فقیه، علمای بزرگ را حبس نمودند 

و مروجین تشیع را خانه نشین ساختند و اینک با این پیشوای مخالف اختلاط دیانت 

با سیاست، چنان کردند که اسرائیل با فلسطینی نکرد و تکفیری با علوی ننمود.
 

خوشحالم که جوانیم در چنگال مدعیان مذهب فنا شد و اعضاء و جوارحم در دستان 

اختاپوس حاکم بر ایران، متلاشی گشت ومرگم در زندان اوین خواهد بود. نفس 

کشیدنم، برای هیئت حاکمه قلدر، دردناک و حیاتم، افشاگر ماهیت ضد بشری اربابان 

ستمدینی می باشد. به راستی، از روزی که نوزاد پانزدهم خرداد چهل و دو، به دنیا 

آمد، جز جنگ و رنج و عذاب، برای این مردم مفلوک و غارت شده، چیزی در پی 

نداشت و هر روز، معاصرین کشورم، آرزوی بازگشت به دوران سابق را مینمایند و 

هر چیزی را که در دخل و خرج مملکت، مقایسه می نمایند، پی به اشتباهشان در 

روگردانی از حاکمیت گذشته می برند.
 


ایران- تهران – زندان اوین
 

شهریور 1392
 

سید حسین کاظمینی بروجردی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر