حکومت جمهوری جنایتکار اسلامیزه شده آخوندی،
رژیم ظلم و جور و جنایت و غارت و تجاوز،
ما خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی عقیدتی که در قتلگاه های مخوف شما محبوسند هستیم
آقای بروجردی هم یکی از همین زندانیان عقیدتی است،شخص معممی که مخالف حکومت دینی و دکان داران مذهبی است و سکولار است که هم اکنون به مدت هشت سال از حکم یازده سال زندان خود را سپری نموده است،من حتما با بعضی مواردی که ایشان بیان نمودند مخالف هستم و با ایشان هم عقیده نیستم،از جمله اشاره ای که به اسرائیل از جانب ایشان در این نامه نوشته شده است و آنرا مورد نکوهش قرار دادند،لحن بیان ایشان هم مسلما فراخورجایگاه کاری ایشان است،اما اصل قضیه این است که ایشان هم بمانند دیگران یک دربند سیاسی عقیدتی در رژیم آخوندی هستند
****************************************************************************
این نامه نوشته شده اخیر ایشان است:
درود همه مظلومین عالم بر آفریدگاری که هرگز نوازش خلق را فراموش نکرد و
هیچگاه امر به خشونت ننمود و پیامبری را برای آزار رعیت، ارسال نکرد و
شریعتی را در قساوت، شکل نداد.
در آغاز هشتمین سال تجلی اسارتی موحش و مولمه هستم که تعیّن همه جانبه
اسلام سیاسی است و آنچه که از بروزش، پیشوایان حقه شیعه، گریزان بودند و به
خاطر آثار ننگین حکومت دینی، تن به تشکیل نظام ولائی نمی دادند، امروز شاهد
شکوفایی آنها هستیم. بیچاره ملتی که فریب دیانت و معنویت را خوردند و سی و
چهارسال قبل، با ولی دنیا طلب و آخرت سوز،بیعت کرده و رای به رژیم مذهبی
دادند و خود و نسلهای بعدی را در آتش عقوبت آدم نماهای انسان خوار، سوزاندند.
این جانب، تبلور معنی و مفهوم وعده های بینانگذار این انقلاب می باشم که شاه را
با اعمالی بس کمتر و محدودتر و ناچیزتراز آنچه که امروز شاهدش می باشیم،
محکوم می کرد و او را وطن فروش و خائن به ملت میخواند، در حالی که سیستم
شاهنشاهی، هیچگاه با کسانی که تبلیغ خدا را می کردند، عداوت نداشت و چوب لای
چرخ مبلغین الهی نمی گذاشت، بلکه برای مقابله با کمونیستها، راضی به فعالیتهای
توحیدی بود، ولی هیهات از فجایعی که بر سر موحدین و خداجویان در این سه دهه
ونیم آمد و به نام دفاع از اسلام، فرزندان رسول الله را کشتند و تحت عنوان ولایت
مطلقه فقیه، علمای بزرگ را حبس نمودند
و مروجین تشیع را خانه نشین ساختند و اینک با این پیشوای مخالف اختلاط دیانت
با سیاست، چنان کردند که اسرائیل با فلسطینی نکرد و تکفیری با علوی ننمود.
خوشحالم که جوانیم در چنگال مدعیان مذهب فنا شد و اعضاء و جوارحم در دستان
اختاپوس حاکم بر ایران، متلاشی گشت ومرگم در زندان اوین خواهد بود. نفس
کشیدنم، برای هیئت حاکمه قلدر، دردناک و حیاتم، افشاگر ماهیت ضد بشری اربابان
ستمدینی می باشد. به راستی، از روزی که نوزاد پانزدهم خرداد چهل و دو، به دنیا
آمد، جز جنگ و رنج و عذاب، برای این مردم مفلوک و غارت شده، چیزی در پی
نداشت و هر روز، معاصرین کشورم، آرزوی بازگشت به دوران سابق را مینمایند و
هر چیزی را که در دخل و خرج مملکت، مقایسه می نمایند، پی به اشتباهشان در
روگردانی از حاکمیت گذشته می برند.
ایران- تهران – زندان اوین
شهریور 1392
سید حسین کاظمینی بروجردی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر